✅موضوعات فایل:
- چیشد که تصمیم گرفتم درمورد این موضوع صحبت بکنم؟
- ایجاد باور امکانپذیری…
- الگوهای موفق که از کارمندی اومدن بیرون و رفتن سمت چیزی که فکر میکنن بهتره…
- هرجا که هستی، سپاسگزار باش…
- کاری که باید بعد از دیدن الگوهای موفق انجام بدیم…
- قرار نیست همه از کارمندی بیان بیرون!
- اگه این توانایی رو در خودت میبینی که…
- چجوری از کارمندی بیام بیرون؟
- اگه وقت نداری، وقت بساز!
- یعنی چی وقت بساز؟
- کارمند هستم و نمیدونم به چی علاقه دارم!
- کارمند هستم و مطمئنم که به چی علاقه دارم!!
- خدا از چه کسی حمایت میکنه؟
به نام خدای هدایتگر.
سلام به دوستان عزیز وبسایت رسالتاینجا دات کام.
من محمدامین اسکندری هستم؛ همراه دوستانی که میخوان در مسیر شغل مورد علاقهشون باشن و از لحاظ شخصیتی رشد کنن.
توی این فایل میخوایم در مورد این موضوع صحبت بکنیم که آیا باید تا آخر عمرمون کارمند باشیم یا نه یا چجوریه؟
بریم ببینیم که چه چیزی بر زبانمون جاری خواهد شد.
الهی به امید خودت…
خب عزیزای دلم من همین تقریبا میشه گفت یکی دو ساعت پیش بود که یکی از عزیزان رو دیدم که حالا خودم در محضر ایشون بالاخره شاگردی کردم و چیزهای مختلفی ازش یاد گرفتم که خیلی هم تشکر میکنم از اینجا از این شخص که بالاخره مدیونشم دیگه…
اگر ما از کسی حتی یه چیز کوچولو یاد بگیریم، تا آخر عمر مدیونیم واقعا… من اگه بخوام اینطور نگاه کنم واقعا به همه مدیونم خخخ… خب… به خیلیا مدیونم چون خیلی چیزها یاد گرفتم، خیلی آموزش دیدم…
انیوی، من وقتی این شخص رو دیدم، این موضوع به ذهنم رسید که در موردش صحبت بکنم… خدا بهم الهام کرد که درمورد این موضوع صحبت بکنیم که آیا باید تا آخر عمرم کارمند باشم یا نه؟
در مورد این شخص بگم که این شخص که حالا من یکی دو ساعت پیش دیدمش توی یکی از حالا پلتفرمها فعالیت میکنه… این شخص درواقع آخوند بودش و حالا احتمالا هنوزم هست… حالا خیلی جزئیات زندگیش رو نمیدونم… کلیاتش رو میدونم… یه ذره آشناییتی که باهاش دارم…
ایشون خلاصه حالا قبلا آخوند بوده الان رو خیلی نمیدونم مثلا توی حوزه اینا هست یا نه…
این شخص الان یه ذره که کارهاش رو نگاه میکردم، خب کارش رو گسترش داده و داره آموزش میده… این شخص درواقع توی حوزه روانشناسی خانواده فعالیت میکنه و علاقه داره به اینجور چیزها و اینجور کارها رو داره انجام میده و توی این مسیره…
من وقتی که ایشون رو دیدم خیلی واقعا لذت بردم یعنی من بهش افتخار کردم! طبیعتا خودش هم باید به خودش خیلی افتخار بکنه خب من خیلی بهش افتخار کردم که صرفا یه کارمند ساده نموند…
میدونی یه آخوند ساده که به قولی میگن آسه بری آسه بیای که گربه شاخت نزنه… خب…
اینطوری نبوده خب… که آقا مثلا میخواد صرفا بره یه نمازی بخونه توی مسجد و بعد بیاد تو خونه و کار خاصی نکنه!
همین… خیلی زندگی ریلکس و جهنمی البته اصلا لذتبخش و جالب نیست این زندگی… یعنی مفتش هم گرونه!
یعنی بگن… آقا حالا کارِ رو کاری نداریما! ما اون جنس از زندگی که حالا کار خاصی نمیکنی و هیچ هیجانی نداره زندگیت ها مفتش گرونه یعنی میگن آقا میخوای؟ مفته ها میگیم آقا گرونه! خیلی گرونه! خب…
اون مدل زندگی کردن… خب حالا با کارش کار نداریم… هرکس توی هر شغلی باشه میتونه یه همچین زندگیای داشته باشه دیگه خب…
من وقتی ایشون رو دیدم که بالاخره به یه آخوندِ سادهبودن اکتفا نکرده و اومده در مسیری که علاقه داشته… روانشناسی خانواده و حالا با تم مذهبی اینا قاطیش کرده حالا اینا رو دیگه خودش میدونه… خلاصه اومده چیکار کرده؟ کارش رو گسترش داده و نمیدونم کارگاه زده، شرکت زده… چیه همچین کارهایی…
خلاصه کارهای قشنگ و گنده گندهای داره انجام میده و من با تمام وجودم بهش افتخار کردم و گفتم بابا دمت گرم اصلا واقعا این درسته که آدم ها کارهای گنده گنده انجام بده!
حرکت بکنه!! میدونی… نه که مثلا یه آدم خیلی معمولی باشی تو زندگیت… خب…
حرکت بکنیم آقا حرکت بکنیم!
(( لطفا فایل صوتی رو گوش بدید ))
🎯تمرین:
- توی فامیل و آشناهاتون نگاه کن ببین چه کسی تونسته از کارمندی بیاد بیرون و موفق بوده؟
یک پاسخ
الهی شکرت بابت نعمتی به نام آموزش!